انتخاب همسر پر عالم ذر چگونه است؟
انتخاب همسر در عالم ذر میخواهم بدانیم آیا خانواده ای را که در آن متولد می شویم خود یا همسری که انتخاب میکنیم در عالم ذر خودمان انتخاب میکنیم یا نه و آیا خوشبخت شدن در حین ازدواج یا بدبخت شدن را خود ما انتخاب میکنیم.
قبل از تولد هر کس خودش انتخاب میکنه در اصل هدف از این انتخاب رشد و پرورش روحی هست ؛ نه به این معنا که با انتخابهای همسر یا پدر و مادر و بیماری و… زجر بکشیم بلکه با برخورد با این تضاد ها خودمون رو به چالش بکشیم و خواسته ها مون رو پیدا کنیم ؛ تا در این مسیر رشد و پیشرفت کنیم ؛ در واقع در روح ما نیازهایی قرار میگیره که راه رسیدن بهش هم گفته شده ؛ انسانی که رابطه نزدیک با خداوند داشته باشه و به الهامات درونی خودش گوش بده ؛ میتونه به راحتی راهش رو پیدا کنه ؛ این شیوه برای کسانی ست که به خداوند ایمان داشته باشند.
به جز دو آیه «میثاق» (172 اعراف) و «امانت» (72 احزاب) که اشاره داشتهاند به اینکه پیش از عالم دنیا و در عالم ذر، انسان گواهی به حقانیت خداوند داده و بار امانت را پذیرفته، آیا مستنداتی وجود دارد که در آن عالم، انسان ها عملکردی داشتهاند؟ یا جایگاه کنونی شان در دنیا، به انتخاب خودشان بوده است؟
برای یافتن پاسخ این سوال می توانید به سایت گلدون مراجعه کنید.
آنچه در جستجوها به صورت پراکنده یافتم، چنین بوده:
1 - در عالم ذر، انسانها عملکردی داشتهاند (فرمانپذیری یا نافرمانی از خداوند) و بر آن اساس، جایگاهشان در دنیا تعیین شده است و این موضوع، نشان میدهد حضورمان در دنیا و کشور و خانواده و موقعیتی که داریم، بر اساس «جبر» نیست، بلکه بر اساس عملکرد خودمان در عالم ذر بوده است.
2 - در عالم ذر، جایگاههای مختلفی به انسان عرضه میشود و این خود انسان است که می گوید می خواهد در دنیا، در کدام موقعیت قرار بگیرد
آنچه شما می فرمایید «صفت اکتسابی» است نه جایگاه اصلی. مثلاً به فرد عرضه شده که میخواهی در جایگاه یک کشاورز باشی یا فرمانروا. فرد با توجه به ظرفیت روحی خود یکی را انتخاب کرده است ... و اینکه چطور در آن جایگاه به عنوان یک انسان ایفای نقش میکند، به عملکرد خودش در دنیا مربوط خواهد شد
برای ورود به بحت مقدمهای عرض میشود
به طور خلاصه در خصوص عالم ذر چهار نظریه هست
- اینکه مربوط به عالم عقل است
- اینکه مربوط به عالم فطرت است.
- اینکه مربوط به عالم ملکوت است.
- و اینکه وجود نداشته و فقط تمثیل است
هر سه گروه إبتدایی میگویند که اگر إنسان از خود غبارزدایی کرده (به کمک ترک معصیت) و سپس به خود توجه نماید، عالم ذر را به صورت شهودی متذکر خواهد شد و ألبته چون خواستگاه این نظریات متفاوت است، در نتایج آن نیز إختلافاتی پدید میآید ..
نکتهی قابل توجه اینکه عالم ذر در طول زمان نمیباشد بلکه قبل از خلقت آسمانها و زمین (که بألطبع زمان را نیز شامل میشود) شهادت ما در عالم ذر إتفاق افتاده است که در آن حقایق توحیدی به عنوان سرمایهای برای إنسان عرضه شده است ... به عبارت دیگر "قدیم زمانی" نیست بلکه "قدیم در رتبه" و "قدیم در جایگاه خلقت" است (فارغ از زمان و مکان) ... با توجه به این نکته تمام رفتارهایی که لحظه به لحظه در طول عمرمان در حال إتفاق است، بألفعل در همان موقع در عالم ذر در حال جریان و إتفاق است ... و در جهت مقابل نیز تمام رفتارهایی که لحظه به لحظه در طول عمرمان در حال إتفاق است، بألفعل در همان موقع در عالم قیامت و حتا پس از قیامت (در بهشت یا جهنم) در حال ظهور و بروز است ... یعنی عالم ذر آیینهای از همین دنیا میباشد ...
برای روشن شدن مطلب فوق مثال ذیل را طرح میکنم؛
فرض کنید فردی در وسط اتاقی وجود دارد که تمام شش وجه آن اتاق پوشیده از آیینههایی در أشکال و اندازههای متفاوت میباشد. و هرکدام از آن آیینهها نامی مخصوص به خود دارند. مانند: آیینهی عالم عقل، آیینهی علم مُلک، عالم ملکوت، عالم ذر، عالم نطفه، عالم جنین، دنیا، جوانی، کهنسالی، مرگ، برزخ، قیامت، بهشت یا جهنم و دهها و صدها آیینهی دیگر ... اگر فردی در وسط آن اتاق حرکتی بکتد در تمام آن آیینه (عوالم) منعکس است و هر آیینهای به حسب شدت و ضعف خود آن را نشان خواهد داد ... لذا عالم ذر ما در عالم قیامت ما منعکس است و برعکس ...
و نیز مثال زیر:
ما إطلاعاتی را در فلش ذخیره میکنیم ... مثلا در عالم خارج عکسی گرفتهایم. حقیقت آن عکس چیزیست که ما در مقطعی از زمان با آن خاطره ساختهایم ولی در فرمت کاغذ یا دیتا ذخیره شده است ... حقیقت إطلاعات زندگی ما در فرمتهای متفاوت در عوالم بسیار زیادی وجود دارد و نقش بسته است ... که در موقع لزوم Extract شده و قابل بهرهبرداری است ... چه در عالم ذر باشد و چه در عرصهی قیامت ... در هرصورت همه جا، همه چیز ما موجود است. ولی از دید ما پنهان است ... دنیای ما Extract شدهی عالم ذر ما میباشد و نیز قیامت ما Extract شدهی دنیای ما میباشد ...
بنابر حکمت متعالیه، روح و بدن متحد بوده و یک چیز را تشکیل میدهند ... نفس و روح ما خلق نشده است. نفس و روح ما ماداماً همراه خداوند بوده است (قل ألروحُ مِن أمرِ ربّی - روح از عالم أمر است و أمر خداوند نیز قدیم است) ... و چون خداوند مخلوق نیست، ما نیز مخلوق (به معنای مصطلح آن) نمیباشیم و أزلاً و أبداً در عوالم مختلف همراه خداوند بوده و خواهیم بود ... خداوند جسم را خلق کرده است و نفوس و أرواحی که موجود بودهاند را در أجسام حلول داده است (و نَفَختُ فیه مِن روحی) و چون خداوند مخلوق نیست، پس أجزآء آن هم مخلوق نیست (ألبته بکار بردن کلمهی "أجزآء" خالی از مسامحه نیست و این بدلیل نارسایی در إنتقال مفاهیم با کلمات است).
برای روشن شدن کلمهی "أجزآء" به مثال زیر توجه فرمایید؛
با یک شعلهی شمع چند شمع را میتوان روشن کرد؟ پاسخ معلوم است ... بینهایت ... اینکه ما از خدا هستیم به همین صورت است ... ما شعاع نوری هستیم از أنوار خداوند با تمام آثار و صفاتی که خداوند دارد و ألبته خدا نیستیم. زیرا خداوند إصالتاً نور است و ما بألتبع نور هستیم و أصیل نیستیم و هرچه داریم از خداوند است ... بیشترین بهرهمندی از نور خداوند را حضرت ختمی مرتبت بردهاند و سپس أولیای خدا و باقی مردم ... کما اینکه رسول مکرم(ص) فرمودند: من أولین فردی بودم که در عالم ذر إجابت دعوت خداوند را کردم و بلی گفتم ..
روایات محکمی در کتب مختلف منجمله در کتاب معتبر کافی وجود دارد که إشاره داره به اینکه نفس ما قبل از حلول در جسم در عالم عقول (با تمام صفات منجمله إراده و إختیار) وجود و حیات داشته است
و یا روایت دقیقی که باز هم در کافی وجود دارد که إمام صادق(ع) ذیل آیهی شریفهی "و أذّن فی ألناسِ بألحَجِّ یأتوکَ رِجالاً و عَلی کُلِّ ضامِرٍ" فرمودند: همهی مردم حتا آنان که در أصلاب پدرانشان بودند به حج فراخوانده شدندکه عدهای پذیرفتند و آنهایی که یک بار لبیک گفتند، یک بار و کسانیکه دوبار گفتند، دو بار به حج مشرف میشوند ..
مطلب تکمیلی در فرق بله (بلی) و آری (نعم)؛
- "نعم" قبل از خود را تأیید میکند. (آیا تو رفتی؟ آری).
- "بلی" خلاف قبل خود را تأیید میکند. (آیا من پروردگار شما نیستم؟ چرا هستی- بله هستی) و اگر "آری" گفته بودیم، کفرآمیز میبود
در چرایی پاسخگویی ما در عالم ذر با کلمهی "بلی" نکات ظریفی وجود دارد که بر فرد دقیق و بصیر پوشیده نیست ..
در عالم ذر تمردی از پرسش خداوند نشده است و همگان بنابر فطرت توحیدی خود پاسخ درست را دادهاند ... حتا کفار فعلی ... کذب و خلاف فقط و فقط در عالم ناسوت (دنیا) راه دارد و در مابقی عوالم هرآنچه که وجود دارد و بروز میکند حقیقت است ... "إیجاد" تنها در عالم دنیا توسط ما وجود دارد که گاهی "کذب" را إیجاد میکنیم و گاهی "درستی و راستی" را ... و در عوالم دیگر (بجز بهشت) قدرت "إیجاد" وجود ندارد و تنها "بروز" آنچه که إتفاق افتاده است، إتفاق میافتد.
(إلبته در برزخ نیز به نحو بسیار بسیار رقیقی قدرت "إیجاد" وجود دارد که نسبت به این دنیا قابل توجه نیست
در عرصهی قیامت کفار به أعمال خود میگویند: لِمَ شَهِدتُم عَلینا قالوا أنطَقَنا أللهُ ألذی أنطَقَ کُلَّ شئٍ ... چرا علیه ما شهادت میدهید؟ ...
سلام واژه ((ذر)) یعنی مورچه کوچک که معنی ریز بودن و پراکنده بودن را نیز دارد.در مورد عالم ذر بین علما و دانشمندان و مفسران گفتگوهای زیادی وجود دارد که بیانگر پیچیدگی این عالم است. وجود انسان در عالم ذر و هم در عالم ارواح در روایات مختلفی بیان شده است. ذریه حضرت آدم نیز همه به صورت ذره ای کوچک مورد خطاب مستقیم خداوند متعال است و در این خصوص آیه شریفه ذر نیز وجود دارد. بدن انسان در عالم ذر خلق شده و با روح خاص خود ترکیب یافته است پس در این عالم انسان کامل شده است یعنی مرکب از روح و بدن . در حقیقت همین انسان ها ذریه حضرت آدم هستند که پروردگار از پشت آن حضرت بیرون کشیده و به صورت ذرات معلق در هوا پراکنده کرده است. پس از آن خداوند متعال خود را به فرزندان حضرت آدم شناسانده و آنها نیز به معرفتی دست یافته اند و توحید و خدا پرستی را انتخاب کردند.
اینکه فرمودید "بدن إنسان در عالم ذر خلق شده است" و "إنسانها ذریهی حضرت آدم هستند که پروردگار به صورت ذرات معلق در هوا پراکنده است"، مستندی بر آنها نیافتم ... اگر شما دسترسی دارید لطفن بفرمایید ...
به صورت خلاصه اگر بعضی نکات را جمعبندی کنم: (امیدوارم اشتباه سهوی نداشته باشم) و چند سوال درباره مواردی که فرمودید:
1 - عالم «ذر» در طول «زمان» نیست، بلکه از نظر «مرتبهای» پیش از عالم دنیا قرار میگیرد و عالم دنیا پیش از برزخ و برزخ، پیش از قیامت.
2 - نقش عملکرد ما، به صورت آینهای است. یعنی هر عملی در دنیا انجام میدهیم، در زندگی مرتبه بعدی ما در عالم برزخ و عالم قیامت اثر خواهد داشت ... البته شما فرمودید «عالم ذر آیینهای از همین دنیا میباشد»
اما با توجه به مراتبی که عنوان کردید، به نظر می رسد باید عکس باشد و عالم دنیا آینه ای از عالم ذر باشد؟ ... هر چند شاید قدری پیچیده شود که عالم دنیا آینه ای از عالم ذر باشد و عوالم دیگر آینه ای از دنیا ... هر چند جلوتر فرموده اید: «لذا عالم ذر ما در عالم قیامت ما منعکس است و برعکس» فقط قدری درک این «برعکس» دشوار است.
3 - نکته ای که درباره «ازلی و ابدی بودن انسان» فرمودید بسیار جدید و جالب بود و البته کاملاٌ مستدل ... و اینکه با وجود دمیده شدن روح خداوند در وجود ما، ما «خدا» نیستیم، چرا که «خداوند إصالتاً نور است و ما بألتبع نور هستیم»
4 - اما یکی از مهمترین نکات، مربوط به بخشی است که فرمودید «روایات محکمی در کتب مختلف منجمله در کتاب معتبر کافی وجود دارد که إشاره داره به اینکه نفس ما قبل از حلول در جسم در عالم عقول (با تمام صفات منجمله إراده و إختیار) وجود و حیات داشته است.»
و سوال اصلی بنده هم همین بود که: آیا در عالم ذر، علاوه بر شهادت بر وجود خداوند و پذیرش بار امانت (که ظاهراً به صورت عام از سوی همه صورت گرفته و بنابر آنچه نوشتید، کسی «امکان» تکذیب نداشته) اعمال دیگری هم داشته ایم؟ آیا جایگاهی که در این دنیا در آن قرار گرفته ایم (بعضی با امکانات، بعضی با معلولیت، و ...) نتیجه عملکرد ما در عالم ذر بوده است؟ و آیا همانطور که امام علی می فرمایند «مردم خوابند وقتی می میرند بیدار می شوند» منظور به یاد آوردن عالم ذر است
5 - نکته ای که درباره فراخواندن به حج فرمودید، قدری دچار ابهام است. تشرف به سفر حج (عمره یا تمتع) به عنوان مثال ده سال پیش، برای عمره بسیار آسان بود و با هزینه نه چندان بالا و صف نه چندان طولانی، امکان تشرف وجود داشت. اما در سال های اخیر (حداقل برای ما در ایران) یا امسال (به دلیل کرونا) یا صد سال سال (به دلیل بعد مسافت) امکان سفر بسیار کمتر مینماید ... و یا بسیاری از افراد را می شناسیم که حداقل از نظر شناخت ما، بسیار با خدا بوده اند اما در طول عمرشان امکان تشرف پیدا نکردند. آیا آن ها لبیک نگفته اند و مثلاً فلان بازیگر که سهمیه ای دریافت کرده و رفته (صرف نظر از ادراک وی از آن سفر) لینک گفته بوده؟
6 - نکته ای که درباره قدرت «ایجاد» هم فرمودید بسیار جالب و جدید بود و البته منطقی. فقط عطف به پرسش قبل، آیا در عالم ذر ما امکان «ایجاد» نداشته ایم؟ و یا صرفاً بحث نافرمانی بوده؟ ... و لطفاً درباره آن مقدار بسیار رقیق عالم برزخ هم توضیحی بفرمایید ... و اینکه اعمال دیگران درباره سرنوشت انسان در عالم برزرخ و قیامت، چقدر اثرگذار است؟ (مانند خیرات و ...) و اینکه با توجه به شنیده هایی درباره اینکه انسان ها در عالم برزخ بر اساس اعمالشان در دنیا، مورد عذاب
بنده هم آنچه را شما ذکر کردید در جستجوها و منابع دیدم، اما ابهام بسیاری در این روایت وجود دارد. فرمودهاید: «... پس از آن خداوند متعال خود را به فرزندان حضرت آدم شناسانده و آنها نیز به معرفتی دست یافته اند و توحید و خدا پرستی را انتخاب کردند. در حقیقت بر اثر این شناخت و معرفت است که انسان جایگاه خود را پیدا می کند.»
مشاهده نظرات بیشتر...