اگر احساس اضطراب طبیعی است، چه زمانی به یک اختلال بالینی تبدیل می شود؟
اگر احساس اضطراب طبیعی است، چه زمانی به یک اختلال بالینی تبدیل می شود؟
اضطراب به طور رسمی به عنوان اختلال اضطراب فراگیر (GAD) پس از رعایت این معیارهای خاص از DSM-V تشخیص داده می شود:
- وجود اضطراب و نگرانی بیش از حد در مورد موضوعات، رویدادها یا فعالیت های مختلف. نگرانی اغلب برای حداقل 6 ماه رخ می دهد و به وضوح بیش از حد است.
- کنترل نگرانی بسیار چالش برانگیز است.
- اضطراب و نگرانی با حداقل سه مورد از علائم فیزیکی یا شناختی زیر همراه است (فقط یک علامت برای تشخیص GAD در کودکان ضروری است):
- به راحتی خسته می شود
- اختلال در تمرکز یا احساسی که انگار ذهن خالی می شود
- سرگیجه یا بی قراری
- سخت خوابیدن
- افزایش درد یا درد عضلانی
- تحریک پذیری
یک پزشک از ابزارهای ارزیابی استاندارد، معیارهای تشخیصی فوق و قضاوت بالینی آنها برای تشخیص اختلال مرتبط با اضطراب استفاده می کند.
اختلالات اضطرابی چقدر شایع هستند؟
سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که از هر 13 نفر یک نفر (7.69 درصد جمعیت جهان) دارای اختلال اضطراب است. این بدان معناست که بیش از نیم میلیارد نفر با یک بیماری روانی بسیار قابل درمان زندگی می کنند.
این برای شما چه معنایی دارد؟
اگر اضطراب طولانی مدت را تجربه می کنید، تنها نیستید . معمولاً افراد مبتلا به اختلال اضطراب احساس انزوا و سوء تفاهم می کنند. خبر خوب این است که اختلالات اضطرابی را می توان به طور موثر با راهنمایی صحیح از یک متخصص سلامت مدیریت کرد.
چگونه کودک مضطرب خود را آرام کنم؟
اضطراب و هراس علائم مشترکی دارند. هنگامی که کودک شما حمله پانیک را تجربه می کند یا احساس اضطراب خاصی می کند، این مراحل را دنبال کنید.
- خودت آرام باش این به شما مربوط نیست.
- به جای اینکه آنها را به خاطر احساسشان تنبیه یا شرمنده کنید، بپذیرید که احساسات آنها واقعی است.
- تنفس قفسه سینه را با هم تمرین کنید تا سیستم عصبی پاراسمپاتیک آنها را تشویق کنید تا کار خود را انجام دهد.
- با گفتن «من برای شما اینجا هستم»، به آنها بگویید که در کنار آنها هستید.
- آنها را در آغوش بگیرید (20+ ثانیه).
آیا اضطراب نیاز به درمان دارد؟
نگرانی مداوم و رفتار اجتنابی می تواند زندگی روزمره شما را بسیار ناتوان کند. از آنجایی که عمل روانشناسی مبتنی بر شواهد است، دستورالعمل های دقیقی برای تسهیل تشخیص موثر افراد مبتلا به اضطراب وجود دارد. متأسفانه اصطلاحاتی مانند سلامت روان، بیماری روانی و اختلالات روانی با انگ های اجتماعی زیادی همراه هستند.
یکی از موانع دریافت کمک مورد نیاز، زبانی است که اضطراب و سایر ارائه های سلامت روان را احاطه کرده است. این به این دلیل است که اکثر مردم از برچسب زدن با اختلالی مانند GAD (اختلال اضطراب عمومی) متنفرند و فعالانه از جستجوی کمک و تشخیص حرفه ای اجتناب می کنند.
متأسفانه، تنها یک سوم افراد دچار اختلال اضطرابی می شوند که تحت درمان قرار می گیرند.
اینکه به شما می گویند یک بیماری روانی دارید، باری است که هیچ کس نمی خواهد آن را به دوش بکشد. از قضا، تشخیص برای تجویز یک برنامه اقدام مناسب برای کمک به حفظ کیفیت زندگی سالم ضروری است.
این یک بخش طبیعی از زندگی است که گاهی اوقات اضطراب را تجربه کنید.
یک نوجوان ممکن است در آستانه امتحانات خود و پس از انتشار نتایج تحصیلی خود، اضطراب شدیدی را تجربه کند. آنها همچنین ممکن است قبل از اینکه از کسی بخواهند دوست پسر یا دوست دختر آنها شود، احساس اضطراب کنند.
با توجه به Beyond Blue، از هر چهارده جوان استرالیایی 4 تا 17 ساله، یک نفر در سال 2015 دچار اختلال اضطراب شد. این معادل تقریباً 278000 جوان است.
یک فرد بزرگسال ممکن است در محل کار (مثلاً دیر رسیدن به یک جلسه مهم، در آستانه ارزیابی محل کار) و در روابط خود (مثلاً داشتن رابطه جنسی با یک شریک جدید) دچار اضطراب شود.
احساس اضطراب کاملا طبیعی است. تنها زمانی که اضطراب مداوم، غیرقابل کنترل و بیش از حد باشد، توجه حرفه ای را ایجاب می کند.


مشاهده نظرات بیشتر...